عاشقانه های یواشکی



۱)امشب به طور اتفاقی کلی دلم یجوری شد،یکم حساب کتاب کردم و دیدم من از یه سری چیزا گذشتم برای رسیدن به یه سری چیزای دیگه ولی خب هر دوتا رو از دست دادم و به هیچکدوم نرسیدم/:

برای گذشتن از اون اولیا نارحت نیستما ولی برای نرسیدن ب اون چیزایی ک میخواستم خب نارحتم،ینی رسیدن به چیزایی ک میخواستم انقد مهم و بزرگ بود برام که ارزش هر گذشت و فداکاری و تلاشی رو داشت ولی وقتی بهش نرسیدم خیلی سرخورده شدم/: 

ینی اینجوری شد که همه چی رو با هم از دست دادم/:

حالا یه برنامه یکساله گذاشتم برای یه تلاش مجدد برای رسیدن به چیزایی که میخوام،نمیدونم میشه و میرسم یا نه ولی حداقل برای آخرین بار تلاشمو میکنم،و خب اینبار رسیدن بهشون خیلی خیلی خیلی سختتره ولی من تلاشمو میکنم(:

۲)مامانم یه چیزی ازم خواسته ک خب واقعا چیز واجبی نیست ولی انجامش میتونه خیلی ب من ضرر بزنه،هم دلم میخواد کاری که میخواد رو براش انجام بدم،هم از طرف دیگه ب نظرم این کار درست نیست،چون ممکنه به mr(: ام ضرر بزنه،اگه فقط خودم بودم مشکلی نبود ولی اینکه mr(: تحت تاثیر این موضوع قرار بدم به نظرم خودخواهانه اس،کاش یجوری میشد ک هم به مامانم کمک میکردم و هم کسی ضرر نمیکرد

۳)نسبت به یکی از کارمندای خانم مرکز یه احساس عجیبی دارم،یه احساس منفی،هیچ دلیلی هم براش ندارم و از همه مهمتر اینکه دوست ندارم این حس رو داشته باشم،فکر کنم باید بیشتر روی خودم کار کنم،جنبه های تاریک وجودمو باید بیشتر بشناسم و روش بیشتر کار کنم

۴)چقد مبهم و منفی شد این پست/:

۵)همین الان متوجه شدم احساس منفیم به اون خانومه کمتر شده(:

تیتر:قیصر امین پور


۱)سوال اینجاس که چرا وقتی کسی به مسئولیتی میرسه،انقققققد تمایل به حرف زدن پیدا میکنه آخه؟؟؟!!!

به معنای واقعی کلمه سرمون رفت،یه ساعت زیر آفتاب،یه لنگ پا واستادیم و یکی از مسئولین محترم برامون چرت و پرت گفت،دیگه شونه هامو حس نمیکردم و داشتم میفتادم که کوتاه اومد و رفت/:

حتی گفته شده یکی از پزشکای قبلی این بنده خدا رو با بیمار اعصاب و روان اشتباه گرفته بوده،شخصا به پزشکه حق میدم(:

۲)امروزم طبق معمول هر روز تو بیتوته مریض داشتیم،یه آقا ک دستشو با دستگاه بریده بود،خیلی عمیق نبود خداروشکر و فقط بخیه ساده میخواست ولی نتونستیم کاری براش بکنیم چون وسایل بخیه نداشتیم/: مجبور شدیم ارجاعش بدیم|: بعدشم کلی نارحت بودیم دوتایی و فکرمون درگیر بود که الان این بنده خدا برای یه بخیه کلی باید هزینه کنه و .،درسته که یجورایی اینکار درستتره ولی خب بعضی شرایط فرق میکنن

با mr(: صحبت کردیم،قرار شد بریم یه سری نخ بخیه خودمون بخریم برای اینجور وقتا،حداقل موارد ضروری رو میتونیم کارشونو راه بندازیم(:

۳)واااااااقعا وضعیت اقتصادی وحشتناکه،ینی تو کشوری هستیم که پس انداز کردن هیچ فایده ای نداره،ینی فقط باید بری تو کار دلالی و خرید و فروش،پس انداز کردن پول و تو بانک گذاشتن پول فقط ضرره متاسفانه/:

-------

بانونوشت:تیتر:صائب تبریزی(:

 


وقتی وسط یه روستای خییییلی دور باشی و موقع اومدنم یادت رفته باشه نون بخری و با خودت بیاری و روستای مذکورم کلا یه نونوایی داره ک در طول روز فقط ۱ ساعت و اونم تو تایم کاری شما بازه و

و کنار همیه اینا یه همسر داشته باشی ک عشق غذاهای نونی باشه

در نهایت مجبور میشی نونواهم بشی(:

همین الان برای دفعه دوم نون پختم(((:

یه جور عجیبی حرفه ای شدم اصن((:

بعضی وقتا آدم یه کارایی میکنه که خوابشم نمیدیده(:

چرا نمیشه عکس گذاشت؟/:

-----------

بانونوشت:تیتر= مولانا


۱)یکشنبه شماره نظام پزشکیم اومد(:

۲)امروز هم محل طرحم مشخص شد،البته مشخص بود ولی خب نگران تقسیمات سامانه طرح بودم که خداروشکر همونجایی که میخواستم افتادم(:

۳)امروز عصر تازه درمانگاه رو بسته بودیم که سرایدار زنگ زد مریض اورژانسی اومده،بدو بدو رفتیم و یه جوون با یه صورت ورم کرده و کبود و چشمای قررررنز و حال بد جلومون سبز شد،حساسیت داده بود و حالش واقعا بد بود،زود علائم حیاتیشو گرفتیم و من براش رگ گرفتم و همسر داروهاشو آماده کرد و زدیم و خداروشکر بعد یه ساعت حالش خیلی بهتر شد و خطر گذشت(:

۴)صبح دو تایی نشستیم پای سایت ایران خودرو ک یه ماشین ثبت نام کنیم،عمررررررا اگه بشه، دیشب یکی گفته بود ۵ میلیون میگیره و ثبت نام میکنه،mr(: گفت پول زور به کسی نمیده و این کار درست نیست ولی واقعا فکر نمیکنم با این وضعیت چاره دیگه ایم باشه،شاید تو دوره بعدی این کارو بکنیم،نمیدونم

5)یه زنبور عسل کوچولو رو چارچوب در پانسیون یه کندو کوووووچولو ساخته بود،مجبور شدم فراریش بدم،کندوش رو آوردم تو خونه،خیلی نازه،عسلم داره حتی((:

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پنجره های آبی ......هر چی تو دنیا بگردی اینجا میتونی پیدا کنی...... نود و هشتیا | دانلود رمان ساحل سبز مرد رنگین کمانی بورس و سود آن Kpop Playlist Cyber One آشپزی آسان با سحرناز مقالات و نظریات علی سایگانی